چرکنویس

دست نوشته های یک نویسنده ی جوان

چرکنویس

دست نوشته های یک نویسنده ی جوان

شب ...!


و شب...

جادوست

جادوی خداوند

جادوی خداوندی که جادوگر نیست

شب فوق تصور است

کشفش معرفت زاست

درکش چیزی فرای زیبایی است

آرامشی دارد در عین هیجان

تپشی دارد در خاموشیش

شب در میان سیاهی اش موج سپیدی فردا را پنهان کرده است

ورود به آن ، ورود به تاریکی پر معنایی است که انسان را به تفکر وامیدارد

به تحسین

نظرات 2 + ارسال نظر
کودک خوشحال سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:51 ب.ظ

خیلی زیبا بود!!!!!!!!!!!!!!

ممنون دوست من. لطف دارید. بیش تر به بنده سر بزنید. مثل خودتان خوشحال خواهم شد.

کودک خوشحال جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ

بسیار زیبا بود

ممنون کودکم! ببخشید که دیر به دیر آپ می کنم و هنوز نتوانسته ام به وبلاگ زیبایتان سری بزنم. خیلی سرم شلوغ شده. فصل امتحانات است. عفو بفرمایید. یاحق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد