چرکنویس

دست نوشته های یک نویسنده ی جوان

چرکنویس

دست نوشته های یک نویسنده ی جوان

شب ...!


و شب...

جادوست

جادوی خداوند

جادوی خداوندی که جادوگر نیست

شب فوق تصور است

کشفش معرفت زاست

درکش چیزی فرای زیبایی است

آرامشی دارد در عین هیجان

تپشی دارد در خاموشیش

شب در میان سیاهی اش موج سپیدی فردا را پنهان کرده است

ورود به آن ، ورود به تاریکی پر معنایی است که انسان را به تفکر وامیدارد

به تحسین